کد خبر: ۶۱۵۸۲
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۱
رحیم‌پورازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی:
از شهید گرانقدر دکتر چمران پرسیدند تعهد بهتر است یا تخصص؟ وی در جواب گفت می‎گویند تقوا از تخصص لازم‎تر است، آن را می‎پذیرم. اما می‎گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می‎پذیرد، بی تقواست.

آوای نشاط: متاسفانه سال هاست که شاهد پدیده ای ابتذالی در دنیای سیاست و اقتصاد و ادارات هستیم؛ یک نفر را منصوب به کاری می کنند که اصلا در آن تخصص ندارد. لازم نیست از ضرر این کار چیزی بگوییم هر عاقلی این واقعیت را درک می کند که کار را باید به کار دانش سپرد.

همچنین یک اشتباه دیگری که در چند دهه گذشته به وجود آمده و آن اینکه تعهد به یک نظریه و یا یک جریان را ملاک اولی و اصلی برای انتخاب مدیران ارشد قرار داده اند. یعنی اگر شخصی از لحاظ فکری با ما می ساخت حالا چه اهمیتی دارد که کار بلد باشد؟ اما براستی کدامیک مهم ترند؟

تخصص گرایی در احادیث

امام صادق علیه السّلام فرمودند:
«کُلُّ ذی‌صَناعَهٍ مُضطَرًّ اِلی ثَلاثِ خِصالٍ یَحْتلِبُ بِها الْکَسْبَ: و هُوَ اَن یَکُونَ حاذِقاً بِعِلْمٍ مُؤَدّیاً لِلْاَمانَهِ فیهِ، مُسْتَمیلاً لِمَنِ اسْتَعْمَلَهُ؛ هر اهل فنی برای موفقیت در کسب و کار خود (که کارش بگیرد) به سه مطلب نیازمند است: ۱- تخصص و باهوشی در فن و حرفه مورد نظر. ۲- امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند. ۳- با کارفرما و صاحب کار، خوش‌برخورد و خوش‌قلب باشد.»[۱]
طبق این روایت هم تخصص ملاک انتخاب مدیر یا کارمند است و هم تعهد و امین بودن شرط است.

در آن دوران که این بحث در جامعه پررنگ بود، شهید چمران معتقد بود کسی که عهده‎ دار مقام و مسندی می‎ شود ولی تخصص لازم برای مدیریت در آن مسند را ندارد، در واقع تعهد هم ندارد. زیرا انسان متعهد، هیچ‎گاه به خودش اجازه نمی ‎دهد کاری را قبول کند که از علم و توانش خارج است.

بیهقی‏‏ از‏‏ ابن عباس‏‏ نقل کرده که رسول خدا(ص) فرمود: ‏‏«من استعمل عاملاً من‏‎ المسلمین و هو یعلم ان فیهم اولی بذلک منه و اعلم بکتاب الله  و سنه نبیّه فقد خان الله  و رسوله و جمیع المسلمین؛ کسی که کارگزار و مدیری را به کار گمارد درحالی‎که می‎داند در میان مسلمانان فردی وجود دارد که برای آن مسئولیت ‎شایسته‎تر و به قرآن و سنت آگاه‎تر است در این صورت قطعا به خدا و رسول خدا و همه مومنان خیانت کرده است.»[۲]
قطعا منظور از شایسته تر توانا تر در مدیریت است. پس با این حساب اهمیت تخصص از دیدگاه روایت قابل خدشه نیست.

تعبیر شهید چمران

از شهید گرانقدر دکتر چمران پرسیدند تعهد بهتر است یا تخصص؟ وی در جواب گفت می‎ گویند تقوا از تخصص لازم‎تر است، آن را می‎ پذیرم. اما می‎گویم آن کس که تخصص ندارد و کاری را می پذیرد، بی تقواست.

در آن دوران که این بحث در جامعه پررنگ بود، شهید چمران معتقد بود کسی که عهده ‎دار مقام و مسندی می ‎شود ولی تخصص لازم برای مدیریت در آن مسند را ندارد، در واقع تعهد هم ندارد. زیرا انسان متعهد، هیچ‎گاه به خودش اجازه نمی‎ دهد کاری را قبول کند که از علم و توانش خارج است.

سخن شهید چمران در حقیقت بیان دیگری از سختگیری‎‎ های مربوط به «پذیرش مسئولیت» در فرهنگ اسلامی است. سختگیری‎‎ هایی که در دین اسلام نسبت به پذیرش مقام و منصب شده، یکی از مدلول‌های اصلی‎اش این است که انسان متعهد (از نظر اسلام) انسانی است که از قبول مسئولیت در حوزه‎ای که در آن، فاقد دانش، تجربه و توانایی کافی است، سر باز می‎ زند و با پذیرش امر اداره دنیای دیگران و به بهای آبادکردن دنیای خودش، آخرت خودش و دنیای دیگران را خراب نمی‎ کند.

در سالروز شهادت استاد تراز انقلاب اسلامی بازخوانی اندیشه متعالی شهید حماسه عشق و عرفان ضرورت امروزمان است، شهیدی که در همان زمان مورد هجمه نفوذی ها، لیبرال‌ها و انقلابی نماهای هزار چهره قرار داشت، این شهید بزرگ با شناختی که از سیطره استکباری غرب و استعمار فرانو داشت.

این چنین راه علاج را در استکبار ستیزی با هدفمندی و انقلابی‌گری با هدفگذاری مطلوب آگاهانه و با بصیرت ترسیم می نماید و افق های رهایی از بند فشارحداکثری را به ما نشان می‌دهد و اقتصاد مقاومتی را تنها گفتمان پیروزی می‌داند.

«ما هم ضد آمریکا هستیم و حتی سال ها در خود آمریکا علیه آمریکا مبارزه کرده ایم و به علت همین مبارزه سال ها قبل آمریکا را ترک گفته، در سرزمین های غربت به مبارزه خود علیه آمریکا و سیستم آن و ظلم و جنایات آن مبارزه خواهیم کرد، ولی نه از روی دیوانگی، نه با شعارهای توخالی، نه با هرج و مرج و آشوب، زیرا می دانیم، وقتی قادریم با آمریکا مبارزه کنیم که مثل آمریکا از علم و تکنولوژی و تخصص برخوردار باشیم، و خود را از سلطه اقتصادی و سیاسی و نظامی آمریکا آزاد کنیم، با برنامه های دقیق و حساب شده و کار شبانه روزی، و استفاده از تمام استعداد های ایرانی بتوانیم خود کفا بشویم» در این مورد شهید بزرگوار به ضروریات مدیریت جهادی و توجه به استحکام داخلی تاکید دارند.

در ادامه می گویند: «تا آمریکا نتواند در تار عنکبوت اقتصادی، سیاسی خود، باهزار بند ما را به دام بیاندازد، ارز ما را به هدر دهد. منابع اقتصادی ما را خشک کند، و بعد ما را ورشکسته فقیر، محتاج، ذلیل و زبون در مقابل خود به خاک عبودیت بیاندازد.

بر همین اساس، رحیم‌پورازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی که روز گذشته در مراسم گرامیداشت سالروز شهادت شهید مصطفی چمران و روز بسیج اساتید در دانشگاه جامع علمی کاربردی سخن می گفت، با بیان اینکه شهید چمران می‌گوید در لبنان متوجه شدم، ارزش اصلی انسان بودن است نه صرفاً مبارزبودن، تصریح کرد: او می‌گوید که در لبنان متوجه شدم که بیش از هر چیزی ارزش‌های انسانی و خدایی اهمیت دارد و هیچ چیزی جای توحید و اخلاص را نمی‌گیرد. به اعتقاد شهید چمران، پیروزی و شکست برای آدم مخلص و مومن مساوی باشد و پس از پیروزی همانند قبل از آن، همان اهداف، ساده‌زیستی، خدمت به خلق، فداکاری، اخلاص و نیت را داشته باشد.

وی ادامه داد: شهید چمران اعتقاد داشت که باید انسان‌سازی کرد و پس از آن مبارز. مبارزساختن بدون انسانیت شکست می‌خورد، اول باید مجاهد بسازیم چراکه مبارز با مجاهد تفاوت دارد.

شهید چمران می‌گوید باید انسان ساخت

این عضو شورای عالی انقلای فرهنگی می افزاید: شهید چمران می‌گوید باید انسان ساخت. این سخن خطاب به اساتید است، ممکن است مهندس تربیت کنیم اما حیوان مهندس. او تاکید دارد که انسان مهندس تربیت کنید نه حیوان مهندس. حیوان مهندس خطرناک است، اگر او بی‌سواد باشد خطرش کمتر است.

وی ادامه می دهد حیوان متخصص به اعتقاد شهید چمران پدر جامعه را در می‌آورد. بزرگترین خیانت‌ها، قراردادهای خائنانه با استکبار جهانی و بزرگترین اختلاس‌ها‌ و رشوه‌ها همه توسط افراد متخصص صورت می گیرد. عوام و افراد بی سواد دله دزدی می کنند و نمی‌توانند دزدی های بزرگ انجام دهند. آن‌هایی که دزدی‌ها و اختلاس های بزرگ در حد میلیارد و هزار میلیارد انجام می‌دهند، همه‌شان فوق دکترا دارند و متخصص هستند. این فرد، حیوان متخصص است و انسان غیر متخصص به او سواری می‌دهد.

معیارهای متقین در شخصیت چمران

حضرت علی (ع) در بخشی از نهج البلاغه ویژگی های متقین را خطاب به همام شخصی که از این حضرت سوال کرده است تشریح می کنند که مقایسه آن ها با ویژگی های شخصیتی شهید چمران قابل توجه است. از جمله ویژگی هایی که در این خطبه آمده، چنین است: وسط صحنه ها حضور دارند و در عین حال درست زندگی می کنند، حرف هایشان از نظر زمان و مکان و … کاملا به جا و صحیح است، پوشش و امکانات زندگی شان را براساس میانه روی و تعامل انتخاب می کنند، متواضع هستند، آن چه خداوند نگاه کردن به آن را منع کرده است، نمی بینند، گوش هایشان را وقف کرده اند، خودشان را در مشکلات می اندازند، اگر نمی دانستند که اجلی در کار است و مدتی باید در دنیا زندگی کنند، حتی یک لحظه هم روحشان در این دنیا آرام نمی گرفت، در نظرشان خداوند بزرگ است و هر چه غیر از خداوند باشد کوچک، وقتی راجع به بهشت و جهنم حرف می زنند، انگار که به واقع آن ها را دیده اند، حزن و غمی لطیف و مسئولانه همواره در وجودشان هست، همه مردم از دست آن ها در امنیت کامل هستند، بدن هایشان تکیده و لاغر است، چیز زیادی از دنیا نمی خواهند، روحشان عفیف است، برداشتشان از دنیا حداقلی است و تلاش دارند دینشان را حفظ کنند، معرفت را با قدرت تحمل و صبر تلفیق می کنند، حرف و عملشان با هم تطبیق دارد، آرزوهای دراز مدت دنیایی ندارند ولی برنامه ریزی دارند، قلبشان همواره در برابر خداوند خاشع و به کمترین ها قانعند، معاشرت با آن ها مشکل نیست، در هر عرصه ای که ورود پیدا می کنند، برایشان حفظ دین مهم است، شهوت و تمایلات شخصی شان را کشته اند، خشمشان را کنترل می کنند و در کنار مردم هستند ولی یکی از آن ها نیستند.

زمانی که این اوصاف متقین را با زندگی شهید چمران مطابقت می دهیم، مشاهده می کنیم که بسیاری از آن ها در این شهید بزرگوار وجود دارد.

انقلاب تمام نشده است

شهیدچمران در مورد انقلاب تحلیلی دارد که چنین است: ایشان می گوید که یک مرحله از انقلاب سال ۵۷ تمام شد و ما در آن زمان توانستیم رژیم را تغییر دهیم، ولی اصل وظایف ما بعد از آن شروع شد. آن موضوع تغییر حکومت بود یعنی جمهوری اسلامی تشکیل شد ولی هنوز از نظر دنیا روی کاغذ است. کار اصلی ما که باید بعد از این انجام دهید، تغییر نظام اقتصادی، سیاسی، خانواده، بانکی، رسانه ای، آموزش و پژوهش، روابط بین الملل و … به طور کل نظام سازی است. شهید چمران این را هم می پرسد که آیا ما با نظام قدیم می توانیم مدیریت انقلابی داشته باشیم؟ بعد هم تاکید می کند که این نظام سازی در زمانی کوتاه محقق نمی شود و ممکن است دهه ها طول بکشد.

از شهید چمران پرسیدند:
تعهد مهمتر است یا تخصص؟
وی در جواب گفت:
 می گویند: تعهد بر تخصص اولویت دارد؛ قبول 
 اما کسی که تخصص ندارد ولی 
 عهده دار کاری می شود غیر متعهد و بی ‎تقواست.

و ای کاش این کلام را بر سر در تمام وزارت خانه ها و سازمان ها و ادارات با طلا می نوشتند و نصب العین همه می شد …

انتهای پیام/

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: