کد خبر: ۳۴۸۱۹
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۴۸
یک جامعه شناس تاکید کرد که قرار گرفتن سرمایه نمادین در خدمت سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران می‌تواند به خطری جدی و آسیب‌زا بدل شود.

به گزارش آوای نشاط، حبیب جباری در نشست "در جستجوی مدیریت مردمی بحران" که با موضوع «بررسی ابعاد جامعه شناسانه سیل» در خانه گفتمان شهر برگزار شد، با تاکید بر اینکه هر چه فاصله جغرافیایی کمتر باشد، فاصله اجتماعی نیز کمتر شده و مشارکت بیشتر می‌شود، خاطرنشان کرد: باید سیاست‌های ما در راستا افزایش مشارکت مردم و دخیل کردن آنان در تصمیم‌گیری‌ها باشد و از این منظر حتی در مورد بحران‌ها و حوادث طبیعی نیز قطعاً نتایج خوبی خواهیم گرفت.

وی با بیان اینکه زلزله، سیل، رانش زمین، خشکسالی و … جزو بحران‌هایی است که در کشور ما رخ می‌دهد، اظهار کرد: سیل نیز دومین مخاطره بعد از زلزله در ایران است اما متأسفانه مخاطره‌ای فراموش شده است.

این جامعه شناس با تقسیم‌بندی رویدادها به سه سطح فاجعه، سانحه و حادثه اظهار کرد: رویدادهایی نظیر سیل، طوفان، زلزله فاجعه هستند. آتش‌سوزی‌های مهیب، سقوط هواپیما، برخورد دو قطار و نظایر آن سانحه است و تصادف دو خودرو، خودکشی، قتل و نظایر آن در دسته‌بندی حادثه جای می‌گیرد. بنابراین این دسته‌بندی نشان می‌دهد که سیل در بالاترین سطح یک رویداد یعنی فاجعه قرار دارد.

جباری با تاکید بر اینکه زلزله در لحظه مورد توجه قرار می‌گیرد، گفت: اما واقعیت این است که سیل به مرور زمان آثارش را نشان می‌دهد مواردی نظیر مهاجرت اجباری، آوارگی، آسیب‌های اجتماعی و … جزو مواردی است که پس از وقوع فاجعه رخ می‌دهد، اما در مورد سیل باید مدت‌ها بگذرد تا مشخص شود که آیا این پیامدها رخ خواهد داد، یا خیر.

این جامعه شناس سیل را مخاطره‌ای گسترده توصیف کرد و گفت: ما امروز با جامعه‌ای از مخاطرات زندگی می‌کنیم در واقع می‌دانیم ممکن است سیل رخ دهد و احتمال وقوع زلزله هم وجود دارد، اما نه تنها کاری برای افرایش آمادگی در برابر آن انجام نمی‌دهیم بلکه خودمان نیز یکسری مخاطرات اجتماعی نظیر خشونت، فقر و… را افزایش می‌دهیم.

وی با بیان اینکه نباید بخشی از مخاطرات را به مرحله بعد از وقوع بسپاریم، گفت: اگر ما مخاطرات را به بعد از وقوع موکول کنیم همین سبب می‌شود تا از این رفتارمان نیز خسارت ببینیم. ما از تجربیات درس نمی‌گیریم این یک خطر جدی برای ماست.

جباری با تاکید بر اینکه نباید سرمایه نمادین در خدمت سرمایه اجتماعی در خدمت بحران قرار گیرد، گفت: گاهی این مسئله یک خطر جدی است چرا که سبب می‌شود تعهد باشد و تخصص نباشد. چیزی که در مورد سلبریتی‌ها دیدیم. افرادی که ممکن بود دلسوز و متعهد هم باشند اما آمدند و کمک‌ها را جمع‌آوری کرده و پس از آن نمی‌دانستند باید چه کار کنند و تا کجا باید پیش روند. این اقدام هم به اعتماد به خودشان ضربه زد هم به اعتماد مردم به مسئولان آسیب زد.

این جامعه شناس در پایان با تاکید بر ضرورت برنامه ریزی برای کاهش مخاطرات و آسیب‌های ناشی از آن، تصریح کرد: جامعه‌ای که به برنامه ریزی اهمیت نمی‌دهد طبیعی است که نمی‌تواند به مدیریت مخاطرات وارد شود.

 

عنوان غیرمترقبه برای برخی حوادث از مسئولان سلب مسئولیت می‌کند

محمد سالاری پژوهشگر و برنامه‌ریز شهری نیز در ادامه این نشست اظهار کرد: هنگامی که بحرانی رخ می‌دهد، جامعه ناگهان وارد یک شرایط آخرالزمانی می‌شود. طبیعی است که در این شرایط، جوامع مختلف رفتار متفاوتی دارند.

وی با تاکید بر اینکه ما باید جامعه‌شناسی بحران را در جامعه خودمان بررسی کنیم، گفت: هر جامعه‌ای باید جامعه‌شناسی بحران خودش را داشته باشد. بحران در کشورها و شهرهای مختلف پیامدهای گوناگونی دارد. بنابراین جامعه‌شناسی بحران نیز در هر منطقه متفاوت است و ما نباید نسخه‌ای واحد برای آن بپیچیم.

سالاری با بیان اینکه در کشور ما بحران و سکون در کنار هم وجود دارند، گفت: سرزمین ما سرزمین سکون و بحران است. سکون به این معنا که بین دو بحران سال‌ها فضای آرامی حاکم است که می‌تواند منجر به فراموشی احتمال وقوع بحران شود. من شش ماه قبل از سیل گلستان به مناطقی که امروز سیل زده هستند، سفر کردم. آنجا نمی‌توانستم گرگانرود را پیدا کنم و خیلی از اهالی نیز نمی‌دانستند این رود کجاست؟ با پرس و جو موفق به یافتن آن شدم و دیدم که گرگانرود در حد یک جوی آبی است که اطراف آن پر از نخاله و زباله است. بعد که پیگیری کردیم گفتند که در بالادست سد زده‌اند و به همین دلیل آبی از این رود رد نمی‌شود. همین مسئله نیز سبب شده بود تا احتمال وقوع سیل در این منطقه فراموش شود. در واقع ما با دخالت خودمان فاصله بین سکون و بحران را زیاد کردیم و سپس فراموشش کردیم اما از وقوع آن جلوگیری نشده است.

این برنامه‌ریز شهری با بیان اینکه امروز در هنگام وقوع بحران‌ها واژگانی انتخاب می‌شوند که مسئولیت را از خودمان سلب کنیم، گفت: من واقعا نمی‌دانم که چرا می‌گوئیم حوادث غیرمترقبه. وقتی نام حادثه‌ای را غیرمترقبه می‌گذاشتیم یعنی ما امکان پیش‌بینی‌اش را نداریم و خلاص. اما آیا واقعاً این طور است که سیل را نشود پیش‌بینی کرد؟ چرا ما به وقوع حادثه در سرزمینی که پر از حادثه است، عادت نمی‌کنیم.

سالاری به دستکاری در طبیعت از سوی انسان‌ها اشاره کرد و گفت: در شیراز آمده‌اند و رودخانه خشک را جاده کرده‌اند. گفتیم چرا؟ گفتند می‌خواهیم بزرگراه بسازیم و جا نداریم. در اصفهان هم آمده‌اند زاینده رود یعنی یک جوی آب را که باید مسیر باریکی از آب از آن عبور کند، به یک آب‌نما تبدیل کرده‌اند بدون اینکه توجه کنیم که این زاینده‌رود سبب حفظ منابع زیرزمینی آب می‌شود.

وی با اشاره به تجربه پیشینیان اظهار کرد: وقتی می‌گوئیم باید با گذشتگان و بومی‌ها صحبت شود، دلیلش این است که آنان بهتر از هر کسی می‌دانند که مخاطرات شهرشان کجاست. طبق مطالعاتی که در شهر شوشتر داشتم، در دوره حمله اعراب، شهری در محل تقاطع سه رود دز، شطیطه و گرگر ساخته شده بود. این شهر کمتر از صد سال بعد در پی سیل از بین رفت و پس از آن این مسئله این سینه به سینه نقل شد که این منطقه با توجه به محل تلاقی سه رود جای مناسبی برای شهرسازی نیست. تا اینکه اخیراً پس از گذشت بیش از ۱۰۰۰ سال شهری جدید به نام رامین در آنجا ساخته‌اند و من نمی‌دانم چرا از تجربیات افراد بومی در این منطقه استفاده نشده است.

منبع: ایسنا
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: