کد خبر: ۵۸۶۸۹
تاریخ انتشار: ۲۱ تير ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۲
دیپلماسی فعال اقتصادی دولت سیزدهم با تمرکز بر دیپلماسی منطقه‌ای، جریان غربگرا را نگران کرده به طوری که  این رویکرد در طولانی‌مدت می‌تواند تاثیری به سزا بر پروژه «شرطی‌سازی اقتصاد» و پروژه «بزک برجام» بگذارد و آن را بی اعتبار کند.

آوای نشاط ـ امین صبحی: عضویت در سازمان‌های اثرگذار با تاکید بر سامان‌بخشی مبادلات تجاری با جهان در سایه دیپلماسی فعال در چندماه اخیر از فعالیت دولت سیزدهم، توانسته بدون نیاز به ابهاماتی چون FATF و اینستکس و برجام، صادرات نفت را افزایش دهد، واکسن موردنیاز به کشور را وارد کند و درآمد حاصل از آن را به کشور بازگرداند و در عین حال حجم تبادلات تجاری خود با جهان به‌ویژه کشورهای منطقه را در همین زمان کم افزایش قابل‌توجهی دهد.

براساس پیش‌بینی تحلیلگران اقتصادی، با پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای انتظار می‌رود مجموع درآمد کشور حدود ۳۷۰میلیون دلار افزایش یابد. سازمان همکاری‌های اقتصادی اکو هم دیگر سازمانی بوده که دولت در راستای برنامه دیپلماسی اقتصادی، در دستور کار قرار داده‌است.

اما بعد مهم دیگر دیپلماسی اقتصادی دولت سیزدهم، تثبیت شراکت راهبردی با قدرت‌های چین و روسیه است. پیگیری اجرای سند همکاری راهبردی ۲۵ساله با چین، از مهم‌ترین اقدامات دولت سیزدهم در آغاز دوره مسؤولیت بوده و در عین حال عضویت ایران در این سازمان، درهای بازارهای آسیای میانه را به روی کالاهای صادراتی ایران باز کرده‌است. درواقع دیپلماسی فعال اقتصادی دولت سیزدهم با تمرکز بر دیپلماسی منطقه‌ای، جریان غربگرا را نگران کرده به طوری که  این رویکرد در طولانی‌مدت می‌تواند تاثیری به سزا بر پروژه «شرطی‌سازی اقتصاد» و پروژه «بزک برجام» بگذارد و آن را بی اعتبار کند. اکنون اما مقدمه و لازمه این امر این است که دیپلماسی منطقه‌ای و اقتصادی دولت با «پیوست رسانه‌ای قوی‌تری» برای افکارعمومی تشریح شود. 

با تشکیل این دولت، انتظارها از دولت سیزدهم این بود که وزارت خارجه از حالت وزارت برجام خارج شود، اتفاقی که با حرکت وزارت خارجه به سمت دیپلماسی اقتصادی رخ داد و رویکرد جدید در دوره فعلی بر همین اساس تغییر کرد و دستگاه دیپلماسی نشان داد توانسته از برجام عبور و این توافق را از تمرکز اصلی خود خارج کند و در عین حال توسعه اقتصادی و تجاری و گسترش صادرات را مبنای رویکرد خود قرار دهد.
 
این موضوع متفاوت از بازتاب رسانه‌ای و به نوعی بازنمایی این مسائل است؛ یعنی آن چیزی که در عمل اتفاق می‌افتد و آن چیزی که در ذهن مخاطب به عنوان عملکرد این دولت تعریف می‌شود، دو مقوله متفاوت است که در جنگ رسانه‌ای و جنگ ترکیبی که میان دو گفتمان جمهوری اسلامی و غرب مطرح است،‌ جای تامل دارد.
 
جریان فکری نزدیک به غرب معتقد است حل همه مشکلات کشور به احیای برجام بازمی‌گردد و به  همین دلیل در فضای رسانه‌ای این گونه تبلیغ می‌کنند که مسائل ما اگر حل نشده به خاطر بی توجهی به احیای برجام است اما در قابل چنین رویکردی نگاه مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و خنثی سازی تحریم قرار دارد و برای تبیین مسأله دوم نقش سفارتخانه‌ها و جریان رسانه‌ای بسیار مهم است و مانند جریان رسانه‌ای معتقد به برجام سالاری،‌ جریان مقابل آن نیز به پیوست قوی رسانه‌ای و تبلیغاتی نیاز دارد تا بتواند اهمیت اجرای دیپلماسی اقتصادی را در میانه یک جنگ تمام عیار اقتصادی و معیشتی به صورت ملموس و باورپذیر،‌ در جامعه تبیین کند.
 
انتهای پیام/
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: