کد خبر: ۲۴۸۱۶
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۷ - ۲۰:۴۱
نتایج تحقیقات جدید در کشور چین از فقیران جدیدی حکایت دارد. فقری که جوامع مختلف را درگیر خود کرده است، این قشر در جامعه ما نیز حضور داشته و قابل مطالعه‌اند.

به گزارش آوای نشاط، کاربران چینی "آیفون" در مقایسه با کاربران "هوآوی" در این کشور، سطح تحصیلات پایین‌تر و درآمد کم‌تری دارند. این نتیجه یک تحقیق در این کشور است که توسط آژانس موب‌دیتا (MobData) انجام شده و نشان می‌دهد کاربران آیفون در دسته‌ی افرادی تجت عنوان "فقیران نامرئی" قرار دارند و بیشتر آن‌ها را زنان مجرد ۱۸ تا ۳۴ ساله‌ که تحصیلات دبیرستانی و درآمد کمی دارند، تشکیل می‌دهند.

اما همین تحقیق، درباره کاربران محصولات ارتباطی "هوآوی" نتیجه‌ی متفاوتی داشته است. اکثرا کاربران هوآوی، مردان متاهل بین ۲۵ تا ۳۴ ساله‌ای هستند که تحصیلات دانشگاهی و درآمد خوبی دارند. بر اساس این تحقیق دارندگان هوآوی، خانه و خودروی شخصی دارند، درحالی که کاربران اپل ساکن خانه‌های اجاره‌ای گزارش شده‌اند.

باید اذعان داشت که این آمار در کشور ما زیاد هم ناملموس نیست! در اطراف ما نیز داشتن آیفون برای برخی از افراد یک پرستیژ اجتماعی محسوب نمی‌شود. امروزه استفاده از انواع ابزار ارتباطی لوکس این در راستای به دست آوردن جایگاه اجتماعی تعریف می‌شود. مشاهدات میدانی به راحتی رشد صعودی مصرف‌گرایی و تجمل‌گرایی را در سبک زندگی‌ نشان می‌دهد. روندی که در حال تغییر دادن ارزش‌ها و در ادامه‌ی آن ایجاد آسیب‌های اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی در خانواده‌ها و دیگر سطوح جامعه است.

امروزه جامعه ما، در یک دور باطل مبتنی بر "فخرفروشی" و "پُز اجتماعی" مبتنی بر ثروت گرفتار شده است. اگر متغیر مدرک را کنار بگذاریم همچنان تغییر و تنزل در سطح اخلاق و شعور اجتماعی قابل احصا می‌باشد. قشر کم درآمد برای پیدا کردن جایگاه اجتماعی بالاتر، خود را شبیه قشر پردرآمدی می‌کند که سعی دارد با ثروت خود برتری‌جویی و فخرفروشی کند! سبک رفتاری که متاسفانه فرهنگ اشتباهی را برای تعیین جایگاه و پرستیژ اجتماعی در جامعه شکل داده است.

اما این مسئله چه ربطی به فقر دارد؟ اصولا فرهنگ فقر در جوامع بگونه‌ی دیگری تعریف می‌شود. جواب اینجا است که ما در جامعه با آسیبی خطرناک‌تر از فرهنگ فقر روبرو هستیم، موردی که به مشکلات اقتصادی و آسیب‌های ناشی از آن دامن می‌زند: "فقر فرهنگی".

انسان‌ها در صورت تربیت مناسب  با رعایت اخلاق فردی و اجتماعی و حقوق دیگران بعنوان عنصری موثر در جامعه حضور یافته و به پیشرفت آن کمک می‌کنند اما فقر فرهنگی باعث می‌شود عده‌ای حضور مثبتی در جامعه نداشته و ضمن پریشانی خود حقوق افراد دیگر و اخلاق اجتماعی را نقض و فرهنگ جامعه را نیز مسموم کنند.

آنچه بیش از گذشته دامن جامعه را گرفته است دنیاطلبی، حرص و طمع است. امروز شاهد هستیم که قناعت و استغنا بعنوان یک فضیلت اخلاقی و دارایی ارزشمند در جامعه کاهش یافته و افراد در رقابت تجمل‌گرایی جامعه دست و پا می‌زنند. طمع چیز جز "فقری فراگیر و محدودكننده" نیست، امام علی علیه السلام این فقر را بدترین فقرها دانسته‌اند.(3) 

مصادیق فقر فرهنگی در جامعه چیست؟

طمع و فرهنگ تجمل‌گرایی مقتل بسیاری از فضیلت‌های اخلاقی مانند بخشش، قناعت و دستگیری از دیگران که هر کدام موثر در حل مشکلات اقتصادی جامعه هستند، شده است. اخلاق و خرد ثروتی است که در جامعه ما ذبح ثروت اندوزی شده است.  

مدرک گرایی

هیچ فقری بدتر از نادانی نیست و علم ثروت بزرگی است که افراد یک جامعه می‌توانند داشته باشند اما زمانی که مدرک همطراز علم شده و مدرک‌گرایی یک اصل به جای علم آموزی محسوب می‌شود می بایست دنبال نشانه‌های فقر فرهنگی در جامعه بود که معلول این فرهنگ اشتباه و هم مولد آن است.

روند آموزشی در بسیاری از واحدهای آموزش عالی تبدیل به مدرک فروشی قانونی! شده است. بنا به گفته کارشناسان، این نوع تب مدرک‌گرایی و افزوده شدن آن به رکنی از سبک زندگی در جامعه می‌تواند حتی خشونت هم بازتولید کند چراکه این نوع نگاه بر شکاف طبقاتی دامن خواهد زد، تضاد ایجاد خواهد کرد" 

صورت سرخ

استغنا، قناعت کردن و حفظ آبرو در صورت مشکلات مالی از ویژگی‌های مثبت اخلاقی است اما سرخ نگه داشتن صورت با تحمیل فشار اقتصادی بر خود و خانواده برای به دست آوردن پرستیز اجتماعی یکی از آسیب‌های اخلاقی است که بخشی از جامعه بدان دچار شده است. 

در واقع برخی در مدیریت اقتصادی خانواده به قول قدیمی ها "عقل معاش" ندارند! نمونه بارز این رفتار در زندگی کسانی قابل مشاهده است که تناسبی میان درآمد و لوکس‌گرایی آنها نیست. چند نفر را می‌شناسید که زندگی در خانه‌ای کوچک را تحمل می‌کنند اما قیمت خودروی آنها برابر کل سرمایه‌شان است! خانواده‌هایی که بعضا در تنگناهای مالی ناشی از مدیریت اقتصادی نادرست در گذران زندگی خصوصی و روابط خانوادگی دچار مشکل می‌شوند.

 

سایه اقتصاد روی سر ازدواج!

باالا رفتن سن ازدواج دلایل مختلفی دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به مسائل مالی اشاره کرد. جامعه به دلیل اصرار بر آداب و رسوم‌های اشتباه و دست و پاگیر در روند ازدواج جوانان خلل ایجاد کرده تا جایی آنها ترجیح می‌دهند تن به زندگی مشترک ندهند و این خود آغازی بر بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و اخلاقی و همچنین مسائلی ملی چون بحث جمعیت کشور است. تحت تاثیر گرفتن ازدواج و زندگی مشترک از مسائل مالی تا جایی که این سنت حسنه جای خود را با آسیب‌هایی چون ازدواج سفید جابجا کند قطعا نشان از فقر فرهنگی دارد.

محتاجان لایک

استقبال از پیچ بچه پولدارها و تعداد پست‌های به اشتراک گذاشته شده برای خود پولدار نمایی و همچنین اقداماتی چون دوردورهای خیابانی برای فخرفروشی همه در راستای به دست آوردن آنچه است که پرستیژ اجتماعی می‌نامندش و فرهنگی است زاییده مصرف‌گرایی، تجمل‌گرایی، فخرفروشی و تکبر که صرفا یک رفتار آسیب‌زا نیستند بلکه نشان از سطحی از فقر بخشی از متمولان جامعه و مقلدان سبک رفتاری غلط آنها دارد.

 فقر فرهنگی داریم

در کشوری که آمار سرانه مطالعه‌اش 13 دقیقه  و میانگین ساعت کار مفید آن 22 دقیقه است در حالی که میانگین میزان استفاده‌اش از شبکه‌های اجتماعی بیش از 5 ساعت است شیوع فقر فرهنگی دور از انتظار نیست. ثروت و رفاه اقتصادی برای یک جامعه معیار کافی برای توسعه نیست آنچه یک جامعه برای پیشرفت پایدار و مطلوب نیاز دارد فرهنگ صحیح است.

جهالت مدرن تفاخر به مال را ارزش محسوب می‌کند و فقر را در میزان بهره‌مندی از ثروت تعریف می‌کند در حالی که باید پرسید سیر خوابیدن در صورت داشتن همسایه یا اطرافیان گرسنه و دردمند، نقض قانون با ماشین‌های لوکس و تجمل‌گرایی با ریاضت اقتصادی  چه معنی می‌دهد؟

انتهای پیام/

 

*تبیان

 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: