کد خبر: ۱۳۵۵۳
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۷ - ۱۸:۵۷
امروزه ‌بازاریابی ویروسی با مزایایی همچون هزینه‌ی کم‌تر و تاثیر‌گذاری بیش‌تر، به گزینه‌ای ایده‌آل برای استراتژی تبلیغاتی استارتاپ‌ها و شرکت‌ نوپا تبدیل شده است.

به گزارش آوای نشاط، به احتمال زیاد در گشت وگذار مجازی با محتواهای جالب توجهی مرتبط با مد یا شرایط روز‌ مانند: آگهی تعویض خودروی پورشه با مرغ تخم‌گذار، فروش شاتل فضایی بدون رنگ، دابسمش ترانه‌‌ی خواننده‌های ناشناس توسط سبلریتی‌ها و ... مواجه شده‌‌اید. در طبیعی‌ترین واکنش آن محتوا را برای دوستانتان می‌فرستید تا آن‌ها را نیز در حس خوب خود شریک کرده باشید. تبریک می‌گویم، شما به عنوان هدف و ناقل ویروس تبلیغاتی، وظیفه‌ی خود را به خوبی انجام داده‌‌اید!

در واقع پشت پرده‌ی اکثر این مطالب جذاب، تبلیغ نامحسوس نهفته است. در علم روانشناسی بیان شده است که انسان از هر آنچه که بیش از حد به آن تشویق شود زده می‌شود.

معمولاً با مشاهده‌ی آگهی تبلیغاتی، اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد اغراق یا دروغ‌پردازی است، اما در استراتژی بازاریابی ویروسی برند‌‌های تجاری سعی می‌کنند با تاثیر در ضمیر ناخودآگاه مخاطبان، خود را ملکه‌ی ذهن آن‌ها کنند تا با عادت به محصول آن‌‌ها، در هنگام نیاز به صورت ناخودآگاه محصول رقیب را نادیده بگیرد. در ضمن، از آنجا که مخاطبان با اشتیاق فراوان، خودشان وظیفه‌ی انتشار آگهی را به دوش می‌کشند، با هزینه‌ی کم‌تر، سرعت انتشار بیش‌تری را هم به ارمغان می‌آورد.

اگر بازاریابی ویروسی در شبکه‌های اجتماعی را در مقایسه با آگهی‌های تبلیغاتی تلوزیونی مجانی قلمداد کنیم، اشتباه نکرده‌ایم. تنها کافی است محتوای ویروسی با کیفتی تولید کرده و آن را در اختیار چند کانال تشنه‌ی محتوا قرار دهید. کانال‌های رقیب در اسرع وقت با کپی برداری محتوا و حتی برای جذب مخاطب بیش‌تر با تبلیغ آن! زحمت شما را کم خواهند کرد. 

بازاریابی ویروسی چیست؟

بازاریابی ویروسی یکی از استراتژی‌های تبلیغاتی مبتنی بر شبکه‌ی عصبی است که از پتانسیل شبکه‌های اجتماعی برای ترویج یک محصول استفاده می‌کند. نام آن (الگو گرفته از همان روشی که ویروس از یک فرد به فرد دیگر منتقل می‌شود) به نحوه انتشار اطلاعات درباره محصول با افراد دیگر در جامعه یا شبکه‌های اجتماعی اشاره دارد.

اساس بازاریابی ویروسی در انتشار اطلاعات از طریق دهان به دهان است، اما فناوری‌های مدرن اجازه می‌دهد که تاثیر ویروسی بسیاری از بسترهای مبتنی بر اینترنت را در بر بگیرد. بازاریابی ویروسی معمولاً به مخاطبان خود ارزشی چون حق انتخاب می‌دهد. این جذبه می‌تواند چیزی به سادگی یک آهنگ یا بازی سرگرم‌کننده باشد. هر چه محتوای آگهی عمیق‌تر باشد، مردم بیش‌تر تشویق می‌شوند که برای انتقال مفهوم پیام به دیگران، آن را به اشتراک بگذارند.

ظهور بازاریابی ویروسی به عنوان رویکرد تبلیغاتی با تعمیم این مفهوم که ایده‌هایی می‌‌توانند مانند ویروس فرد به فرد گسترش یابند، گره خورده ‌است. این روش اولین بار در دهه ۹۰ میلادی محبوبیت خود را به دست آورد. از آن زمان با مشخص شدن تاثیرگذاری آن، جای پای ثابتی در کمپین‌های تبلیغاتی داشته است.

در قیاس‌سنجی این مدل تا زمانی که هر کاربر آلوده محتوای ویروسی را به طور متوسط با بیش از یک کاربر مستعد دیگر به اشتراک می‌گذارد تعداد کاربران درگیر به‌صورت نمایی رشد می‌کند. (این رشد نمایی نامحدود نیست، زیرا مشتریان و مردم محدود هستند. به این حد نهایی ظرفیت حمل گفته می‌شود) البته اگر انتشار نفر به نفر با دیگر کانال‌های ارتباطی مانند معاشرت اجتماعی هم تقویت شود حتی با سرعت انتشار کم‌تر آگهی در شبکه‌های اجتماعی هم می‌توان کمپین موفقی داشت.

 چگونه کمپین تبلیغاتی ویروسی خلق کنیم؟

برای موفقیت و گیرایی بازاریابی ویروسی ۶ معیار کلیدی وجود دارند:

  • ارزش اجتماعی: مردم هر چقدر چیزی را باارزش‌تر بدانند بیش‌تر آن را به اشتراک می‌گذارند.
  • گیرایی : محتوایی که مبتکرانه به نظر برسد شانس بیش‌تری برای انتشار دارد.
  • احساس: هر چقدر با موضوعی بیش‌تر درگیر شده‌ باشیم آن را بیش‌تر بازنشر می‌کنیم.
  • مردم: وسعت پراکندگی مطلب افراد بیش‌تری را به انتشار آن تشویق می‌کند.
  • ارزش عملی: مردم اطلاعات مفیدی برای کمک به دیگران به اشتراک می‌گذارند .
  • داستان‌: حکایت‌های پندآموز نسل‌ها سینه به سینه منتقل شده‌اند.

ریسک‌های بازاریابی ویروسی

خطر اصلی این مدل بازاریابی برای شرکت‌ها هدف‌گیری نادرست است. محتواهای آنلاین به محض انتشار از کنترل خارج می‌شوند و ضروری است که تنها بخش‌های خاصی هدف قرار داده شوند. شرکت بلند‌تک در تجربه‌ی ناموفق تبلیغ ویروسی، ویدیوهایی منتشر کرد که نشان می‌داد دستگاه تولیدی آن‌ها می‌تواند هر چیزی را ترکیب کند. آن‌‌ها کاربران را تشویق می‌کرد که ویدیو را به اشتراک بگذارند ولی این موضوع به طور عمده توجه پسرهای نوجوان را به خود جلب کرده‌ بود که مخلوط و نابود کردن هر چیزی را فرح‌بخش می‌دانستند. با اینکه ویدیو‌های منتشر شده از پتانسیل ویروسی برخوردار بودند، ولی نتوانسته بودند مشتریان بالقوه این محصول را هدف قرار دهند.

به مثال ضرب المثل معروف، اگر می‌خواهید چیزی را تخریب کنید از آن بدگویی نکنید بلکه بد تعریف کنید! شایع‌ترین مشکل دیگر در تبلیغات ویروسی بهره‌گیری از اینفلوئنسرهای ناموجه بدون توجه به اعتبار اجتماعی آن‌‌ها یا سوار شدن افراد منفور بر موج این تبلیغات است. به یقین واسپاری هویت برند به افراد نامناسب به ارزش و اعتبار آن نزد مردم بسیار لطمه می‌زند. در این صورت جبران مافات و ترمیم افکار عمومی به این سادگی‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود. 

انتهای پیام/
 
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: